کليات جمعيت و توسعه پايدار


تعاريف

براساس نظر برانت‌لند (Brundtland) توسعه پايدار عبارت است از توسعه‌اى که نيازهاى کنونى جهان را تأمين مى‌کند، بدون آن که توانائى نسل‌هاى آينده را براى برآوردن نيازهاى خود به مخاطره افکند. پس توسعه پايدار «رابطه‌ متقابل انسان‌ها و طبيعت در سراسر جهان است».
کميسيون جهانى محيط‌ زيست و توسعه (World Commission on Environment and Development (WCED) نيز آن را اين گونه تعريف مى‌کند: «توسعه پايدار فرآيندى است که نحوه استفاده از منابع، هدايت سرمايه‌گذارى‌ها، سمت‌گيرى تکنولوژى و توسعه آن را با نيازهاى حال و آينده سازگار مى‌سازد لذا توسعه پايدار عبارت از دگرگونى اساسى در کيفيت زندگى (Quality of life)، تفکر، توليد و مصرف مى‌باشد».

مفهوم

از توسعه پايدار تعاريف و توصيف‌هاى گوناگونى صورت گرفته است. بنابراين توسعه پايدار مفهومى شکل يافته نيست، بلکه بيشتر، فرآيند دگرگونى رابطه‌ سيستم‌هاى اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى را بيان مى‌کند.
پايدارى در عمل معادله‌اى است بين ضرورت‌هاى زيست ‌محيطى و نيازهاى توسعه. مفهوم جديد توسعه پايدار کلى‌نگر است و همه ابعاد اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى و ديگر نيازهاى بشرى را در برمى‌گيرد. به اعتبارى مهم‌ترين جاذبه توسعه پايدار در جامع‌نگرى آن است. توسعه پايدار برآوردنده نيازها و آرمان‌هاى انسان، نه فقط در کشور و يک منطقه، بلکه تمامى مردم را در سراسر جهان در حال و آينده در برمى‌گيرد.
در اين مفهوم، انسان در مرکز توجه قرار گرفته است و همه پديده‌هاى جهانى در چارچوب قوام و دوام حيات شر، در حال و آينده به همراهى و هماهنگى دعوت مى‌شوند. بر اين مبنا، توسعه پايدار مفهوم گسترده‌اى مى‌يابد که همه جوانب زندگى انسان‌ها را در برمى‌گيرد و در فرآيند آن سياست‌ها در زمينه اقتصاد، بازرگانى، تکنولوژى، منابع طبيعى، آموزش، بهداشت، صنعت، سياست، امنيت، فرهنگ، اخلاق و نظاير آنها به گونه‌اى طراحى مى‌شوند که توسعه اقتصادى، اجتماعى، زيست‌ محيطى را تداوم بخشد.
ولفگانگ زاکس گفته است از اين پس «توسعه بدون پايدارى و پايدارى بدون توسعه مفهومى نخواهد داشت».

براساس اعلاميه ريو (Rio):

۱. در توسعه پايدار، انسان مرکز توجه است و انسان‌ها، هماهنگ با طبيعت، سزاوار حياتى توأم با سلامت و سازندگى هستند.
۲. توسعه حقى است که بايد به‌صورت مساوى، نسل‌هاى کنونى و آينده را زير پوشش قرار دهد.
۳. حفاظت از محيط‌زيست بخشى جدا نشدنى از توسعه است و نمى‌تواند به‌صورت جداگانه مورد بررسى قرار گيرد.
۴. کشورها در يک حرکت جمعى، بايد از سلامت و يکپارچگى نظام طبيعى کره زمين حراست کنند.
۵. با توجه به سهم متفاوت کشورها در آلودگى محيط‌زيست، آنها مسئوليت مشترک ولى متفاوتى در اين زمينه دارند.

مؤلفه‌هاى توسعه پايدار

از اجلاس ريو به بعد، به‌ويژه بر توسعه پايدار به‌عنوان اساسى‌ترين، حياتى‌ترين و محورى‌ترين مناظره در قرن بيست و يکم تأکيد بسيار مى‌شود. در مسير تبيين اين موضوع برخى از مؤلفه‌هاى توسعه پايدار عبارت است از:
- انسان
- کودکان و نوجوانان
- زنان
- محيط‌زيست
- فرهنگ
- آموزش
- امنيت
- مشارکت
- عاملان توسعه پايدار
عاملان توسعه پايدار عبارت است از:
- دولت‌ها
- سازمان‌هاى بين‌المللى
- سازمان‌هاى غيردولتى (NGO)(Non Governmental Organization)
انرژى محيط ‌زيست و توسعه پايدار
انرژى به منزلهٔ موتور توسعه اقتصادي، اجتماعى و بهبود کيفيت زندگى انسان تلقى مى‌شود. از سوى ديگر، ضعف در کارآئى جريان توليد، انتقال، توزيع، مصرف و عدم وابستگى لازم به انرژى‌هاى مطمئن و سالم که لازمهٔ يک سياست توسعه پايدار است. نيز وجود دارد. به‌عبارت ديگر توسعه پايدار و حفاظت از محيط زيست در گرو استفاده درست و بهينه از منابع انرژى به‌خصوص انرژى‌هاى تجديد شونده ميسر است. بدين ترتيب، استفاده از انرژى‌هاى قابل احياء، اهتمام در کارآیى مصرف انرژى و استفاده بهينه از آن اعمال ملاحظات اقتصادى و مالى مناسب، حفاظت از منابع انرژى و جلوگيرى از ايجاد آلودگى‌هاى زيست‌محيطى بايد در صد سياست انرژى در مقياس کلان در نظر گرفته شود.
شوراء بين‌المللى انرژى (World Energy council)، بر اين باور است که تا سال ۲۰۲۰، هيچ‌گونه کمبود جدي، منابع انرژى را تهديد نمى‌کند. بلکه به عوض، نگرانى‌هاى زيست‌محيطى جايگزين مقولانى از قبيل امنيت انرژى و کارآیى و صرفه‌جویى در مصرف شده است.
نحوه ی توليد و استفاده از انرژى به منزله ی يکى از اصلى‌ترين عوامل مؤثر در ايجاد آلودگى محيط زيست در مقياس‌هاى ملي، ناحيه‌اي، و بين‌المللى تلقى مى‌شود. پيامدهاى زيست‌محيطى انرژى را مى‌توان به‌شرح زير داشت:
- ايجاد باران‌هاى اسيدى از طريق توليد گازهاى سولفور و نيتروژن
- تغييرات آب و هوائى و گرم شدن کره ی زمين به جهت افزايش بيرويه در مصرف انرژى غيرتجارى چوب
- آلودگى‌هاى اتمى در اثر ضايعات و پس‌ماندهاى راديواکتيو
- خطرات ناشى از حوادث مربوطه به نشت، انفجار و نفوذ مواد انرژى‌زا
- ايجاد درگيرى‌هاى ناحيه‌اى و بين‌المللي
کاهش اثرات مخرب و منفى انرژى در جو از طريق ارتقای سياست‌ها و برنامه‌هاى مناسب به‌منظور بالا بردن سطح مشارکت‌هاى همگانى در جهت دستيابى به محيط زيستى مطمئن و سالم و تجديد نظر پيرامون سيستم توليد، انتقال، توزيع و بهره‌گيرى از انرژى‌هاى تجديد شونده کارا و با آلودگى کمتر ممکن مى‌شود. به ‌منظور تحقق اين هدف، اقدامات زير جايز به‌نظر مى‌رسد(1).
1 . New and Renewable Source of Energy and The Environment note by the secretary general. General assembley fifth session march 26. April.4.1990.
- انجام طرح‌هاى انرژى‌زا در ابعاد منطقه‌اى و درون منطقه‌‌اى و بررسى شرايط امکان پذيرى استفاده از انواع انرژى‌هاى تجديد شونده.
- افزايش ظرفيت و توان مديريت در امر برنامه‌ريزى انرژى به‌ منظور نيل به حداکثر کارآیى در ارتباط با انرژى‌هاى قابل تجديد.
- ارایه توصيه‌هاى مناسب در خصوص کارآئى مصرف انرژى و هم چنين نشر گازهاى آلوده در سطح ملي.
- برگزارى برنامه‌هاى آموزشى در سطوح محلي، منطقه‌اى و درون منطقه‌اى به‌منظور افزايش آگاهى درباره ی کارآیى توليد و مصرف انرژى و هم چنين آلودگى ‌هاى زيست ‌محيطي.
- افزايش زمينه ‌هاى تحقيق و توسعه (Reseach & Devellopment - R & T)
ايجاد پايگاه‌هاى علم و فن‌آورى (Science & Technology Bases) و تحقيق و توسعه به‌منظور کاربرد انرژى‌هاى تجديدشونده و استفاده درست از آنها، اتکاء بيشتر به فن‌آورى داخلى و انتقال بهينه فن‌آورى وارداتى توصيه مى‌شود(2).
2 . Technology Transfer of Renewable Energy system to Arab world. A speech by Dr Hani Mulki in the forth Arab Int Solar Energy Conference Amman Nov 21-25.1993.
به‌طور خلاصه، فقدان سياست و خط ‌مشى لازم و کافى در خصوص استفاده درست و منطقى از انرژي، ضعف انگيزه‌ها و مشوق‌هاى دولتي، و عدم مشارکت مؤثر بخش خصوصى در ارتباط با فعاليت‌هاى تجارى انرژى به چشم مى‌خورد.
عملکرد بخش خصوصى در مورد کاربرد و گسترش انرژى‌هاى تجديد شونده و استفاده درست و بهينه از منابع انرژى بسيار ضعيف است. فقدان انگيزه‌ها، معافيت‌ها و آگاهى کامل در زمينهٔ قابليت اطمينان از ديگر انواع انرژي، از دلايل اين امر محسوب مى‌شود(3).
3 . The Commission on the Progress Made in the Implementation of the Nairobi programme of Action in Escwa region ESCWA report. E / Escwa / enr. Dec. 1992.
بدين ترتيب، لزوم اعمال ترکيب بهينه کوشش‌هاى فن‌آورانه با توجه به نقش بازار در خصوص استفاده درست از انرژى و افزايش نقش انرژى‌هاى تجديد شونده، وجود دارد. چنين کوششى منجر به حرکت درآوردن موتور توسعه ی اقتصادى در چارچوب توسعه پايدار و ملازم با حفاظت از محيط ‌زيست مى‌گردد.

توسعه و محيط‌ زيست

هزینه‌ها
تعیین اولویت‌ها (Trad offs)
توسعه و محيط‌ زيست
نيازهاى انسانى به بهای ايجاد تغييرات زيست‌محيطى تأمين مى‌شوند. انسان از بدو آفرينش تلاش کرده است که طبيعت را به‌منظور تأمين نيازهاى خود، به خدمت درآورد. هر زمان که مردم محصولات را درو مى‌کنند، مسير رودها را منحرف مى‌کنند، ساختمان مى‌سازند، جاده‌هاى جديد احداث مى‌کنند، و يا به هر حال، يک طرح توسعه را اجرای مى‌کنند، اين فعاليت‌ ها به‌ نوعى بر محيط‌ زيست اثر مى‌گذارد. بحث حول اين محور است که آيا چنين فعاليت‌هایى مضر هستند يا نه؟ آيا محيط ‌زيست آسيب‌ ديده و آيا روند توسعه ادامه خواهد يافت؟
توسعه به تنهایى نمى‌تواند به معناى ارتقای وضعيت اجتماعى باشد. رشد ممکن است موجب غنى‌تر شدن مردم شود، اما لزوماً باعث بهبود وضعيت رفاهى همه نمى‌شود. در مبحث جهانگردى و اقتصاد گفتيم که توسعه ی اقتصادى بايد آثارى گسترده و به هم وابسته داشته باشد تا به بهبود سطح زندگى منجر شود. آيا رفاه مردم فقط در وضعيت اقتصادى آنها خلاصه مى‌شود؟ يا اين که آيا رفاه به معناى دستيابى به فرصت‌هاى آموزشى و بهداشتي، مسکن مناسب، انتخاب‌هاى تفريحي، تسهيلات سرگرمى و غيره نيز هست؟
در گذشته، پيشرفت اصولاً به‌ وسيله ی درآمد سرانه اندازه‌گيرى مى‌شد؛ اما اين معيار اندازه‌گيري، توزيع ثروت يا کيفيت زندگى را منعکس نمى‌کند. در تلاش براى به‌دست آوردن ديدگاهى صحيح‌تر و مناسب‌تر، در برنامه ی توسعه سازمان ملل (UNDP)، شاخص توسعه ی انسانى معرفى شده است. اين شاخص نه فقط درآمد ناخالص ملى سرانه، بلکه ميزان اميد به زندگى (Life expectancy) مردم و نرخ باسوادى را نيز موردتوجه قرار مى‌دهد. اين روش ديدگاهى کامل‌تر از رفاه افراد ارایه مى‌کند.
توسعه بايد دنيا را براى نسل‌هاى بعدى حفظ و حراست کند. خطر استفاده ی تمام و کمال منابع به‌علت انجام فرايندهاى ويرانگر و رها نمودن و تبديل کردن دنيا به مکانى فقيرتر همواره وجود دارد. اين نوع توسعه قابل‌تحمل نيست.

هزينه‌ها

اهداف زيست‌ محيطى اغلب، يا به معناى هزينه‌هاى بالاتر، و يا به‌عنوان کاهش‌ هاى کوتاه‌مدت در درآمدها تلقى مى‌شوند. در پاسخ به اين مهم، شرکت‌ها توجه خود را به انجام تعهدات خويش در قبال سهامداران شرکت مبذول و معطوف مى‌دارند. آنها معتقد هستند که البته اقداماتى در اين مورد ضرورى است ولى موضوع تهديدات زيست‌محيطى را پيش از حد بزرگ کرده‌اند. آنها سعى مى‌کنند اين موضوع را به تأخير اندازند. بايد هزينه‌هاى زيست‌محيطى تعديل شود. به تعويق انداختن اقدامات مربوط، موجب افزايش هزينه‌ها خواهد شد. همان‌گونه که در نمودار زير نمايش داده شده است، هزينه‌ها سه نوع هستند:
ـ هزينه‌هاى بازدارنده ـ براى جلوگيرى از وقوع عواقب ويژه، قابل پيش‌بينى و منفي، مبالغى خرج مى‌شود. اين هزينه‌ها را بايد بخشى از يک سرمايه‌گذارى خاص قلمداد کرد.
ـ هزينه‌هاى چاره‌جويانه ـ در نهايت بايد مخارجى براى درمان و ترميم آسيب ايجادشده توسط شخص يا گروهى پرداخت شود. اين آسيب‌ها نتيجه ی صرف نکردن هزينه‌هاى بازدارنده است. آنهایى را که به محيط‌زيست آسيب مى‌زنند، بايد جريمه کرد و مجبور نمود تا خسارت‌ها را پرداخت کنند.
ـ هزينه ‌هاى مسبب محروميت ‌هاى پايدار اين هزينه‌ها را به سختى مى‌توان در قالب اعداد و ارقام بيان نمود، اما اين هزينه‌ها موجب فقر و محروميتى پايدار در کيفيت و تنوع زندگى مى‌شوند. اين هزينه ‌ها اغلب غيرقابل محاسبه هستند.
ديدگاه مسئولانه و واقع ‌بينانه همه ی اين هزينه‌ها را مى‌پذيرد. طى بيست سال جنگ داخلى در کامبوج، نيروهاى متعارض حدود ۸ تا ۱۰ ميليون عدد مين در سراسر اين کشور کار گذاشته‌اند. برآورده شده است که هزينه ی کاشت يک مين ۱۵ دلار آمريکا است، اما هزينه ی خنثى‌سازى و برداشتن همين مين ۱۰۰۰ دلار آمريکا است. اين مورد نمونه‌اى از آسيب شديد وارده بر محيط ‌زيست با هزينه‌اى اندک است. هزينه ی تعمير اين آسيب بسيار بالا است، نه فقط از نظر مادي، بلکه از نظر صدمات و جراحات وارده (نقص عضوها) و مرگ و ميرهاى ناشى از انفجار اين مين‌ها.

تعيين اولويت‌ها (Trad offs)

هر زمان که مردم فعاليتى‌ مى‌کنند، عموماً به آن معنا است که چيزى به‌دست مى‌آيد و چيزى از دست مى‌رود. مسائل زيست ‌محيطى عمدتاً تعيين اولويت‌ها را ضرورى مى‌سازند؛ به‌عنوان مثال، توسعه انجام مى‌شود، اما در مقابل، منابع نيز مصرف مى‌شوند. جاده‌ها و خيابان‌ها اصلاح مى‌شوند، اما مناظر طبيعى نابود، يا درختان قطع مى‌شوند. کارخانه‌هاى جديد ساخته مى‌شوند اما هوا آلوده مى‌شود.
اولويت‌هاى تعيين‌شده و روش تعيين اولويت‌ها ممکن است معقول به‌نظر برسند. اما برخى ديگر ممکن است قابل پذيرش نباشند. نبايد به‌منظور توجيه آسيب‌هاى زيست ‌محيطى پايدار، از منافع اقتصادى کوتاه‌مدت آنى استفاده کرد.
در جهانگردي، از بين بردن منابع به‌منظور جذب جهانگردان، مثل خراب کردن يک خليج مرجاني، براى به‌دست آوردن منافع اقتصادى زودگذر، منطقى به‌نظر نمى‌رسد.
مسایل زيست‌محيطى جهانى بسيارى وجود دارند؛ به‌عنوان مثال، مى‌توان به گرم شدن جهان (اثر گلخانه‌اي)، تخريب لايه ی اُزن و مصرف کلروفلوئورها و کربن‌ها، مصرف آفت‌کش‌ها، کويرى شدن (Desertification)، و مشکلات شهرنشيني، هوا، آب، آلودگى صدا، دفع مواد زايد، تخريب بوم و آشيانه ی حيوانات، تخريب و تقليل خاک کشاورزي، نمونه‌هاى در حال انقراض، باران‌هاى اسيدي، جنگل‌هاى انبوه و متراکم، اقيانوس‌ها، زمين‌هاى مرطوب، خليج‌هاى مرجاني، رودخانه‌ها و مدخل رودها اشاره کرد. تمام اين امور، نيازمند مطالعات و بررسى‌هاى عميق و جدى هستند.
منبع:www.geography-dept.talif.sch.ir